اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی:
وضعیت جغرافیایی و وجود دریا و کوه تغییراتی را بر روی اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی یونان گذاشته است و باعث شده که در بخشهای مختلف یونان دولت شهرهای کوچک مستقلی شکل گیرد .
از یک سو دریا و از سوی دیگر کوهستانهای صعب العبور مانع از آن بودند که این دولت شهرها مورد تهاجم قرار گیرند، امتیاز دیگر این قوم رهابودن از بند موهومات و استبداد حاکمان میباشد.
یونانیان از نخستین عصری که تاریخ از آنها نام برده است تفاوت
شخصیت نمایانی با سایر ملل داشتهاند، اینان مردم آزادمنش دوستدار تنوع و تشنة
تعالی و پیشرفت بودهاند و هرگز دربند و زنجیر سنتهای ظالمانه به حبس ابدی تن در
ندادهاند، حتی مذهب هم نتوانست به آزادی خوای این ملت تخطی کند.
به همین دلیل میتوان گفت که حکومت یونانی همیشه حکومت خودگردان بود. تراژدی تاریخ یونان
ناشی از این بود که دولتشهرهای یونان نمیتوانستند قلمروهای سیاسی جداجدا را مطیع
چنان فدراسیون ثابت دلخواهی کنند که بتواند کل جهان یونان را دربرگیرد و پایانی باشد
بر جنگ و ستیزهایی مزمن که نیروی دولتشهرهای جداگانه را تحلیل میبرد و سرانجام
نیز اسباب ذلت و انقیادشان را فراهم کرد. ازمان اسکندر کبیر هیچ نشانی از فکر
خدا – شاه، مطابق الگوی مصر با بین النهرین، در
تاریخ یونان نبود. در حالی که اهالی مصر و بینالنهرین تاریخشان را برحسب دورههای
پادشاهی یا خاندانهای سلطنتی گزارش میکردند، بسی درخور توجه است که یونانیان،
زمان را برحسب المپیادها محاسبه میکردند؛ یعنی فاصلة چهارسالة میان بازیهای
المپیک که به صورت جشنوارهای قهرمانی در سراسر تاریخ قدیم یونان برگزار میشد. کم
و بیش هیچ واژهای بهتر از آتلتیکس (Athletics) واژة یونانی به
معنای ورزشهای قهرمانی) نمیتوانسته نمادی از ارزشی باشد که فرهنگ یونانی برای فرد
قائل بوده است، زیرا بازیهای المپیک بازیهای گروهی به معنایی که ما از آن
میفهمیم، و پیش از آنچه امروز هستند، نبودند بلکه آزمونهای فردی قدرت و مهارت
بدنی بودند. این گونه مسابقهها هیچ معادلی در دنیای قدیم نداشت.